نقش شاهدان خاموش در تحلیل رخدادهای اجتماعی و سیاسی

در تحلیل و بررسی چالش ها و مسائل جوامع مختلف باید دیدگاه های متفاوت را بدون موضع گیری شنید و مورد بررسی قرار داد. زیرا هرچه معیارها و اطلاعات ما پیرامون یک موضوع بیشتر باشد، ارزیابی و تصمیم گیری در جهت صحیح تری خواهد بود. این امر را می توان به مقیاس های کوچک تر نظیر مدیریت یک مجموعه یا یک جلسه با حضور افراد مختلف تعمیم داد. در نظر گرفتن دیدگاه ها و جنبه های مختلف یک پدیده توسط یک فرد باعث بالا رفتن قدرت مدیریت فرد شده و تسط بیشتری به فرآیند کار خواهد داشت؛ لذا ضریب آمادگی فرد در برنامه ریزی و مدیریت بالا خواهد رفت.

در بررسی نظرات متفاوت در جوامع بزرگ و گروه های اجتماعی کوچک مفهوم “شاهدان خاموش” نیز می­بایست در نظر گرفته شود. این مفهوم در مطالعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی معماری و شهرسازی کاربردی بوده و توجه به آن در بررسی و تحلیل چالش­ها بسیار موثر و ضروری است. داستان کوتاه و قدیمی در این رابطه نقل شده است:

روزی فیلسوفی به نام مارکوس سیسرو یک نقاشی قدیمی متعلق به ۲۰۰۰ سال قبل را به دیاگوراس نشان داده و گفت این تابلو تصویر ۱۰ نفری است که دعا کرده اند و از کشتی در حال غرق نجات یافتند، او در پاسخ می گوید تصویر کسانی که دعا کرده اند و مرده اند را به من نشان بدهید. آن ها که غرق شدند چند نفر بودند؟ چرا تصویری از آن 900 نفری که غرق شدند وجود ندارد. در واقع گذاره این داستان در ابتدا اینگونه مطرح می شود که این ده نفر دعا کردند و زنده ماندند و از آن هایی که دعا کردند و کشته شده اند سخنی به میان نمی آید. کشته شدگان این مثال “شاهدان خاموش” این واقعه هستند که دیگر صدایی ندارند.  در همگی جوامع این گروه ها وجود دارند ولی صدایشان شنیده نمی شود در حالی که در تحقق برنامه ریزی های اجتماعی، سیاسی، کالبدی و عمرانی بسیار موثر خواهند بود اگر به درستی شناسایی شده و از نقش شاهدان خاموش خارج شوند.

در رابطه با اغلب رویدادها و پدیده های اجتماعی در جوامع مدرن دیدگاه های متفاوت و بعضا متناقضی درباره یک موضوع مشخص وجود دارد. برای مثال در رابطه با مهاجرت نخبگان از کشورهای در حال توسعه بحث های متفاوتی وجود دارد. . دسته ای موافق این امر بوده و این موضوع را حق طبیعی یک فرد نخبه در داشتن رفاه و زندگی بهتر می دانند. عده ای کاملا با این امر مخالف بوده و عقیده دارند، با توجه به هزینه ای که برای این افراد از منابع ملی صورت گرفته شده است، باید این افراد به سهم خود به مردم و جامعه خدمات رسانی انجام دهند.

در حال حاضر در کشور ما بر اساس آمار اعلام شده از سوی رصدخانه مهاجرت ایران 22 درصد از رتبه های برتر آزمون سراسری در بازه زمانی 20 ساله از کشور مهاجرت کرده اند. اصولا این افراد دلایل خود را برای مهاجرت تشریح کرده و نظرات شان در جامعه شنیده می شود. در نقطه مقابل 78 درصدی که از نظر آماری در اکثریت نیز هستند، شاهدان خاموش این پدیده هستند که نظرات و دیدگاه هایشان در تحلیل این موضوع دیده نمی شود.

شاهدان خاموش و شاهدان کنشگر

در بسط مفهوم شاهدان خاموش و در مواجه با پدیده های اجتماعی نوع رویکرد انسان ها بر اساس بسترهای فکری و عقیدتی شان متفاوت است، لذا می توان جامعه را به دو گروه کلی تقسیم کرد. شاهدان خاموش و شاهدان کنشگر.

شاهدان خاموش همان طور که پیش تر نیز شرح داده شد، به عنوان افراد خاموش جامعه در مواجه با یک پدیده شناسایی می شوند. این گروه ها بنا به دلایل مختلف یا سکوت اختیار کرده اند یا صدایشان به واسطه قرارگیری در گروه های ضعیف جامعه شنیده نمی شود و لذا کنش مشهودی در برخود با پدیده های اجتماعی یا تصمیمات سیاسی یک حکومت ندارند. نظر موافق یا مخالف این گروه اهمیت ندارد زیر خاموش هستند.

شاهدان کنشگر خود به دو دسته موافق و مخالف تقسیم می شوند و هر کدام از این دو گروه نیز به دو دسته واقعی و غیر واقعی قابل تقسیم هستند.

کنشگران موافق و واقعی، دسته ای از مردم هستند که به واسطه زمینه های فکری و تربیتی که در طول زمان داشته اند، حقیقتا به آنچه در حال رخ دادن است اعتقاد داشته و آن را عاری از خطای عمدی می دانند و به نظرشان پدیده های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و عقیدتی رخ داده و در حال اجرا صحیح بوده و بهترین اقدام در شرایط موجود است. این گروه به صورت علنی نظر موافق شان را اعلام می کنند و به آن اعتقاد راسخ دارند.

کنشگران مخالف و واقعی، دسته ای از مردم هستند که نظر مخالف خود را در رابطه با یک موضوع صریح و علنی بیان کرده و برای عقیده و اقدام متفاوت خود تاوان و هزینه می دهند. این گروه همانند کنشگران موافق و واقعی به عقاید خود اعتقاد کامل داشته و آن را صحیح می دانند.

کنشگران غیر واقعی در دسته موافق یا مخالف، گروهی از مردم هستند که بر اساس منفعت شان تصمیم می گیرند و در مواجه با پدیده های اجتماعی، رویکردهای بعضا متناقضی دارند. این گروه صرفا بر اساس منفعت شان رفتار می کنند و بسته به اینکه واقعا نظر موافق و مخالف دارند، عمل شان غیر واقعی است و بر اساس سودمندی آن را تغییر می دهند. این گروه به واسطه داشتن کنش و موضع گیری نسبت به وقایع، نقش مهمی در حرکت های اجتماعی و حتی سیاسی دارند و نمی توان آن ها را در هنگام برنامه ریزی برای تغییر نادیده انگاشت.

کنش و رفتار گروه کنشگران غیر واقعی در مقیاس های مختلف زندگی اجتماعی انسان، بر روی یک فرد می تواند تاثیرگذار باشد، این تاثیرپذیری شامل رخدادهای اجتماعی و سیاسی در مقیاس ملی تا تعاملات فردی در گروه های کوچک خانوادگی می شود. رفتار انسان در مواجه با انسانی از این گروه دو حالت دارد یا با عقیده و نظر منفی فرد کنار می اید و سکوت می کند، یا نسبت به آن واکنش نشان می دهد، این واکنش می تواند در انواع مختلفی از رفتارهای اجتماعی صورت پذیرد اما در هر صورت فرد مقابل را متوجه نارضایتی خود خواهد کرد. نکته اساسی در این مبحث توجه به این امر است که برای مواجه و واکنش درست در برابر کنشگران غیر واقعی انسان ابتدا باید به خودشناسی برسد. “جهاد اکبر” یا خودشناسی که در اکثر ادیان و مکاتب اخلاقی به آن توصیه شده است، تمرینی است که به انسان کمک می کند در مواجه با نظرات دیگران نسبت به خود، موضع منطقی و اخلاقی داشته باشد و صرفا تدافعی عمل نکند و از نظر منفی دریافت شده در جهت ارتقاء اخلاقی و روحی خود بهره برداری کند. انسان در راستای این مبارزه باید به صورت مداوم خود را مورد ارزیابی قرار دهد، زیرا ممکن است خود فرد در دسته کنشگران غیر واقعی قرار داشته باشد بدون اینکه نسبت به این موضوع آگاهی داشته باشد، لذا خودشناسی امری ضروری برای ارتقاء اخلاقی انسان در بعد فردی و تغییر شرایط نا به هنجار در بعد اجتماعی و سیاسی است.

مثالی از شاهدان خاموش در برنامه ریزی شهری

سیستم حمل و نقل شهری به عنوان سیستم ارتباطی شهر که عامل جابجایی انسان، کالا و اطلاعات می باشد در بستر فعالیت­های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شکل و توسعه می گیرد. سیستم حرکتی سواره مبتنی بر حرکت با وسایط نقلیه شخصی و عمومی صورت می­گیرد و با توجه به سیاست های شهری اتخاذ شده توسط مدیریت شهری یکی از این شیوه های حمل و نقلی بر دیگری برتری خواهد یافت.

بر اساس آمارهای رسمی، برای شهر تهران در حدود 9.5 میلیون نفر جمعیت ثابت و حدود 13.5 میلیون نفر جمعیت شناور تخمین زده اند. این آمار نشان دهنده آن است که تهران به عنوان یک قطب عملکردی نقش بسیار مهمی در منطقه ایفا می کند. حجم بالای سفرهای درون شهری تهران ضرورت برنامه ریزی اصولی و صحیح را در حوزه حمل و نقل دوچندان می کند. تهران همانند بسیاری از کلان شهرهای جهان واجد زیرساخت های حمل و نقلی در هر دو مد خصوصی و عمومی است. اما یک بررسی کلی نشان می دهد برنامه ریزی صورت گرفته و در حال اجرا با شرایط موجود و واقعی جامعه مغایرت داشته و مشکلات مردم تهران در حوزه حمل و نقل شهری در سال های اخیر تشدید شده و یکی از معضلات اصلی شهروندان تهرانی و مراجعان به این شهر را شامل می شود.

بر اساس آمار اعلام شده از سوی دفاتر بیمه خودرو، نسبت مالکیت خودرو در کشور ایران به ازای هر 10 نفر 2.2 خودرو است، این آمار نشان می دهد حدود یک پنجم از جمعیت کشور دارای خودروی شخصی هستند و دست کم چهار پنجم از افراد جامعه برای جابجایی و رفع نیازهای خود در شهر می بایست از حمل و نقل عمومی استفاده کنند. این مساله را می توان در بررسی سیستم حمل و نقل شهری تهران نیز در نظر گرفت، در حالی که تعداد بسیار زیادی از مردم برای کار و فعالیت می بایست از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنند، توسعه زیرساخت ها در این بخش با برتری خودروی شخصی انجام می پذیرد و سهم این بخش با توجه به اهمیت رسانه ای موضوع و رویکردهای سیاسی مدیران شهری تهران بسیار بیشتر است و این در حالی است که سیاست های دولت در جهت افزایش سرانه مالکیت خودرو نمی باشد، لذا استفاده کنندگان از سیستم حمل و نقل عمومی تهران (مترو و اتوبوس) به عنوان شاهدان خاموش این پدیده با وجود اینکه در اکثریت هستند، صدایشان شنیده نمی شود و نسبت به استفاده کنندگان از حمل و نقل شخصی نادیده گرفته می­ شوند. پروژه های عمرانی شهر تهران در حوزه احداث بزرگراه ها و تونل های شهری در سال های اخیر بودجه و تعداد بسیار بیشتری نسبت به توسعه کمی و کیفی حمل و نقل عمومی داشته است و همین امر باعث شده است با وجود تسهیلات اختصاص داده شده و طرح های عمرانی صورت گرفته در حوزه حمل و نقل شهری، ترافیک تهران همچنان یکی از معضلات اصلی شهر باقی بماند و ابعاد اقتصادی و اجتماعی آن روز به روز گسترده تر شود. بر اساس سالنامه آماری شهرداری تهران طول بزرگراه ها و معابر شریانی شهرتهران در سال 1399 حدود 977 کیلومتر اعلام شده است، این در حالی است که طول بزرگراه های تهران در سال 1394 ، 535 کیلومتر اعلام شده است. با این حساب 442 کیلومتر به طول بزرگراه های تهران افزوده شده است و حدود 82 درصد افزایش مشاهده می شود. از سوی دیگر طول خطوط مترو تهران در سال 1394، 179کیلومتر و در سال 1399، 213 کیلومتر اعلام شده است و در این بازه زمانی حدود 18 درصد افزایش داشته است و طول خطوط سامانه اتوبوسرانی تندرو تهران نیز از 8/171 کیلومتر در  سال 1394، به 5/183 در سال 1399 رسیده است و حدود 7 درصد افزایش یافته است. اختلاف درصد افزایش طول خطوط بزرگراهی نسبت به خطوط حمل و نقل عمومی نشان دهنده برتری آن در طرح های شهری تهران است. لذا بر اساس آنچه شرح داده شد پیشنهاد می شود توسعه زیرساخت ها در خیابان های اصلی شهر تهران بر اساس توسعه خطوط حمل و نقل عمومی صورت پذیرفته و زیرساخت های مرتبط با این شیوه حمل و نقلی بیشترین میزان بودجه را در این بخش داشته باشد.

مثالی از شاهدان خاموش در حوزه های سیاسی و اقتصادی

در حوزه سیاسی و اقتصادی مثال های بسیاری در رابطه با شاهدان خاموش می توان شناسایی کرد که به واسطه آن ها می­توان نقاط ضعف و ساختارهای معیوب اجتماعی و اقتصادی را مورد بررسی و بازبینی قرار داد. نحوه رویکرد فیلسوفان (متفکران) و سیاستمدان در مواجه با مشکلات یک تفاوت اساسی دارد، فیلسوفان در جستجوی حل یک معضل پیش از اتفاق افتادن هستند اما سیاستمداران پس از  وقوع یک حادثه و در راستای کاهش تنش بوجود آمده اقدام می­کنند. این امر باعث می شود که در اقدامات آن­ ها شاهدان خاموش به عنوان اکثریت جامعه نادیده گرفته شده و مورد سوءاستفاده قرار گیرند.

در هنگام وقوع بلای طبیعی خصوصا در صورت نبود برنامه ریزی و اقدامات پیشگیرانه در مدیریت بحران، دولت ها در تامین منابع مالی در جهت جبران خسارت و تخصیص تسهیلات با چالش روبرو می شوند لذا تامین بودجه از منابع بخشی از جامعه صورت می پذیرد که به عنوان قشر شاهدان خاموش شناسایی می شوند. صندوق های بازنشستگی و منابع تخصیص یافته به گروه های کم توان جامعه از این دست هستند که به راحتی از آن ها در جهت تامین بودجه، غیر از مصارف تعیین شده برایشان استفاده می شود.

پرداخت مالیات مثال قابل توجه دیگری در رابطه با مساله شاهدان خاموش است. دریافت مالیات از افراد حقیقی و گروه های کارمندی، کارگری و واحدهای اقتصادی کوچک و متوسط بدون تاخیر، به صورت منظم و بر اساس قانون تصویب شده توسط دولت صورت می پذیرد، اما این موضوع در رابطه با نهادهای قدرت و اصنافی که واجد قدرت در ساختار اقتصادی هستند همراه با رانت و تبعیض است. این مساله در حکومت های سیاسی با ساختار غیر شفاف بسیار مشهود است. این گروه ها به واسطه ضعف ساختار نظارتی، یا مالیاتی بسیار کمتر از آنچه تعیین شده پرداخت می کنند یا از پرداخت معاف می شوند، و در نتیجه دولت ها در جهت تامین منابع مالی افزایش مالیات بیشتری برای گروه شاهدان خاموش تعیین و تصویب می کنند.