ادراک زمان

  • نظری

می­توان به دو صورت درک انسان را از گذر زمان مورد بررسی قرار داد. نوع اول همان مفهوم اولیه از زمان است که گذر آن به واسطه تعریف قراردادی چرخش کره زمین به دور خورشید تعریف شده و سال و ماه و روز اساس درک ما از گذشت زمان می­شود. در نوع دوم این مبحث، که یکی از زمینه­های پژوهشی در علوم مرتبط با عصب­شناسی است، زمان در مغز انسان تعریف می­شود. درک انسان از پدیده زمان با توجه به شرایط تغییر کرده و در دوره­های مختلف تاریخ زندگی انسان، متفاوت خواهد بود.

در سده های مختلف تاریخ در دوره انقلاب کشاورزی فاصله بین کارها فوق العاده طولانی بوده است و فرضا میان کاشت، داشت و برداشت زمان زیادی بوده است و در این فاصله انسان کاری برای انجام دادن به غیر از انتظار نداشته است. در نتیجه واحد انجام کار در زمان متفاوت بوده است. لذا می توان گفت یک فعالیت که نیاز به یک ساعت کار دارد را انسان در مدت یک روز و حتی یک ماه انجام می داده است. در انقلاب صنعتی تغییر انجام کار در واحد زمان به وجود می­آید، بدین صورت که کاری که می­تواند در یک ساعت انجام شود می­بایستی توسط تکنولوژی در چند دقیقه  انجام گردد و در این اینجا دقایق ارزش متفاوتی پیدا می­کنند و در دهه های اخیر با انقلاب انفورماتیک (دیجیتال) گذر زمان سریع تر نیز شده است و در واحد زمان صدها کار انجام می پذیرد؛ لذا درک انسان از گذر زمان سریع­تر احساس می­شود.

به طور کلی زمان در وجود انسان­ها خلاصه می­شود و درک زمان ارتباط مستقیمی با احساس و حالات روحی فرد دارد. درک ذهنی زمان تجربه­ای درونی از چگونگی گذر زمان در هنگام وقوع یک رخداد است و اصطلاحا گفته می­شود زمان می­دود (چشم بر هم زدنی گذشت) و یا زمان ایستاده است (کش می­آید) ، در حالیکه بر اساس ساعت، زمان سپری شده مشخص و ثابت بوده است. مطالعات روانشناختی نشان داده است احساسات ما بر نحوه ادراک ما از زمان تاثیرگذار بوده است و وقتی ما خوشحال هستیم به نظر می­رسد زمان سریع تر می­گذرد و وقتی خسته هستیم زمان برایمان می­ایستد.

  • فلسفی

مطالعات عصب شناسان این فرضیه معروف را مطرح کرده است که انسان در لحظه مرگ، تمام صحنه­های زندگی اش را از پیش چشم می­گذراند و چند ثانیه آخر در لحظات بدرود با دنیا شاید برای شخص برابر با چندین سال باشد و برای افراد دیگر فقط چند ثانیه. همان طور که در دنیای خواب چندین سال در چند دقیقه می گذرد.

این چند ثانیه پایانی عمر می­تواند بر اساس تجربه و رفتار انسان در زندگی به صورت یک عمر لذت تجربه شود و همان بهشت موعود باشد یا به صورت تجربه­ای ناخوشایند سپری شود که می تواند همان جهنم وعده داده شده باشد؛ پس شاید لحظات واپسین زندگی همان بهشت و جهنمی باشد که در انتظار ما می باشد و در واقع مغز انسان این چند ثانیه را برای انسان تعریف می­کند که چه مدت طول بکشد.